از هـمـه چــی ، بـا خــوســــار و خــوســـاریــا

از هـمـه چــی ، بـا خــوســــار و خــوســـاریــا

خودی که به درد " خدا " نخورد ...
بی خود است ...
خدا را در شکستن اراده ها دیدم ...
خود را خط می زنم ...
تا هر چه هست خدا باشد ...
.
.

" و من یتوکل علی الله ، فهو حسبه "

همین که " خدا " هست کافی است

آخرین مطالب

عاشقشم ....

جمعه, ۲۲ فروردين ۱۳۹۳، ۰۹:۵۹ ق.ظ

۹۳/۰۱/۲۲ موافقین ۰ مخالفین ۰
حامد پرویزی

نظرات  (۱۷)

باسلام وب زیبایی دارید شماهم به وب ماسربزنید نظرهم یادتون نره
درضمن جهت تبادل لینک لماده ایم
پاسخ:
سلام
ممنون از لطفتون ...
به وبلاگ من نیز سری بزنید و نظری نیز بدهید.
پاسخ:
چشم میلاد جان
اومدم و سر زدم
بیچاره خانم که هم باید واسه شوهرش مادری کنه و هم همسری :)))
پاسخ:
در این مورد منشی هم شده ....
سلام حامد جون بعضیا خا زن هادگیرنده که جخت مای بی بیژون جی عوض کرو
پاسخ:
تا اون حدژ ظلمو برا جون
این روزا کلاه قرمزی کمتر تو چش میاد بیشتر فامیل دور و همساده و ببعی تو چش هستند
ولی کلاه قرمزی یه چیز دیگه است
پاسخ:
آره
واقعا یه چیز دیگست ...
۲۴ فروردين ۹۳ ، ۲۲:۴۰ زهره شاه حیدری
#8273*789*
درصورت عدم اتصال به اینترنت باکدفوق خواهیدتوانست به آسانی با تلفن همراه خود سیم کارت اعتباری خویش راشارژ نمایید
و...
گوردمو بخارونه
گوروه هامو بشوره
جامو بندازه و صبح هم جمع کنه
و ...
پاسخ:
و ........................................

یه فرشته فرستادم تا مراقبت باشه اما برگشت...پرسیدم چرا برگشتی؟گفت فرشته ها نمیتونن مراقب فرشته ها باشن ......20تافرشته تو دنیا هست که10تاشون خوابن 9تاشون دارن بازی می کنن یکیشون هم الان داره این پیامو میخونه..این پیام جک نیست واقعیته....فردا بهترین روز زندگیت خواهد بود. این پیامو به 10تا از دوستات بفرست.حتی به من..اگه 5تا برات برگشت مطمئن باش دوستای واقعیتو تو دنیای مجازی شناختی!....
پاسخ:
حــــــــــــــــــــــســـش نــــــیــــســـــــــت .........

ﺭﻭﺍﻳﺖ است:

 در بهشت حوریان
 
آنچنان با مومنینی که از یارانه خود صرفنظر کرده اند
 
 رفتار میکنند
 
که انگار نه انگار اونطرف تر خانواده نشسته


پاسخ:
 آخ آخ آخ آخخخخخخخخخ
کلاه قرمزی که جای خود داره ولی فامیل دور یه چیز دیگه س.
آقای مجری من الان چه جورم؟
۳۱ فروردين ۹۳ ، ۱۴:۵۹ جرقه های اشرافیگری - جشن های شاهانه

به گزارش خبرنگار جامعه فارس، جشن همسر رئیس جمهور دولت یازدهم برای بزرگداشت مقام زن شب گذشته در تالار حافظیه کاخ سعدآباد برگزار شد، مراسمی که خبر برپایی آن را پیش از این مولاوردی، معاون امور زنان رئیس جمهور وعده داده بود.

جشنی زنانه و اشرافی در فضای کاخ سعدآباد که فاصله طبقاتی زنان دولتمردان و مسئولان زن دولتی را به رخ عموم زنان جامعه می‌کشید. تمام زنانی که به این ضیافت دعوت شده بودند از پیش تعیین شده بودند و هیچ امکانی برای ورود افراد عادی نبود.

با ورود هر میهمان، تشریفات او را تا محل تحویل لوازم شخصی، لباس‌ها، تلفن همراه و دوربین عکاسی همراهی می‌کرد و جای هر فردی از پیش مشخص شده بود.

این جشن بزرگداشت مقام زن که با بی حجاب شدن میهمانان آن بیشتر شبیه یک دور همی زنانه شده بود از بخش‌های مختلفی غیر از دولت نیز میهمانانی داشت، فعالان امور زنان، بازیگر، کارگردان و نویسنده زن.

رقص لزگی 6 دختر، کنسرت موسیقی زنان و برگزاری شوی لباس زنان بخشی از ویژه برنامه‌های این ضیافت بود.

اما برپایی مراسمی به بهانه ولادت بانوی مکرمه اسلام حضرت فاطمه (س) حرمت‌ها و اقتضائاتی دارد که می‌توان آن را در فضایی بی تکلف و خارج از محیط اشرافی یک کاخ آن را برگزار کرد.

جالب بود.

با فیلمی از رزمندگان خوانساری در جبهه ها از 26 سال پیش بروزم.
هم حرفش خوب بود هم عکسش ...
پاسخ:
قابل نداشت
۰۶ ارديبهشت ۹۳ ، ۲۲:۴۲ زهره شاه حیدری

دوروزپیش درکارتابل شخصی نامه هایم نامه ای رابدین مضمون خواندم........................

پاسخ:
خب ... ؟؟؟!!!!
بالاخره آپیدم لطفا سری بزنید
پاسخ:
اومدم سر زدم عزیز جان
دوست عزیز،سلام
با ادرس زیز وبلاگ نام ونشان از همینک راه اندازی شد مفتخرم کنید وملاحظه ای داشته باشید بدین ترتیب فردا شما را با افتخار کامل لینک خواهم نمود .ممنونم
 http://negah-o-neshan.persianblog.ir
پاسخ:
سلام
به چشم دوست عزیز

صبح هر روز مادرم غُر زد

خواهرم هِی به من تلنگر زد

 

که بیا زن بگیر آدم شو

فارغ از غصّه‌های عالم شو

 

که بیا زن بگیر پیر شدی

بی‌نهایت بهانه‌گیر شدی

 

زن نداری، عبوس و غمگینی

زندگی را سیاه می‌بینی

 

زن بگیری همیشه کیفوری

از غم و غصّه تا ابد دوری

 

آسمان رنگ تازه می‌گیرد

از تو دنیا اجازه می‌گیرد

 

شاه داماد می‌شوی پسرم

پادشاهی کن، ای تو تاج سرم

 

هر چه تلخیست می‌شود شیرین

یک نباتیست که... بیا و ببین...

 

زندگانیت می‌شود روشن

ناگهان از شرار ِ تابش ِزن

 

می‌کند روشن از خودش، شب تار

جان تو مثل نور لامپِ هزار!

 

کاملاً روبراه خواهی شد

مثل خورشید و ماه خواهی شد

 

سر و وضعت ردیف... جنتلمن

صاف و صوف و اتو کشیده... خَفَن

 

جمع خواهی شد از خیابان‌ها

از سر کوچه‌ها و میدان‌ها

 

خانه‌ات توی «کوچه‌ی خوشبخت»

مثل خانی نشسته‌ای بر تخت!

 

***

الغرض گفت و گفت... خامم کرد

عاقبت خر شدم... حرامم کرد

 

خانواده نشست و شورا کرد

هر که از ره رسید غوغا کرد

 

عمه می‌گفت دختر فامیل

خاله می‌گفت با کدام دلیل؟!

 

مادرم فکر دختری زیبا

خواهرم کرده بود فتنه به پا

 

بر سر ما بگو مگو شده بود

الغرض، خانه بَل‌بَشو شده بود

 

تا سر انجام شد قرار چنان

که دهند این جدال را پایان

 

جمع دنبال دختری باشد

که سری بر تر از پری باشد

 

دختری باحیا و شوهر دوست

که جهان مات حُسن خلقت اوست

 

از هر انگشت او هنر ریزان

پیش قدّش چنار آویزان!!!

 

خاندانش اصیل و صاحب حال

«حال» یعنی که پول و مال و منال

 

- خاندانی که نیست صاحب حال

وصلتش نیست جز عذاب و وبال

 

- هرچه باشد برادرش کمتر

مشکلاتش کم و شَرش کمتر

 

- دختران یکیّ و یکدانه

بهترین همسرند و همخانه

            * * *

بحثشان سوژه خنده بود فقط

باب اشعار بنده بود فقط

 

چه بگویم چگونه و چون بود

مثل فیلم «کتاب قانون» بود

 

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی